دختر اجتماعی من
کد داستان: ۱۰
با سلام و خداقوت
دخترنوجوانم بسیارکمرو بود حتی در ارتباط با معلمانش نیز از من کمک می خواست که مثلا پیام بفرستم یا به مدرسه تلفن بزنم.
بعد از این که با او در این مورد صحبت کردم برای مقابله با این کمرویی خواستم که مثلا به ۱۱۸ زنگ بزند و شماره چند پزشک را بگیرد. به کتابخانه زنگ بزند و سراغ چند کتاب را بگیرد. اورا ترغیب به قصه گویی کردم و صدایش را ضبط کردم. در کلاس ورزش های گروهی ثبت نامش کردم تا روابط اجتماعی اش قویتر شود. از او خواستم در مورد کتابهایی که می خواند و فیلمهایی که می بیند برایم صحبت کند. حالا دیگر در سلام هم پیشقدم می شود و تا حد زیادی تغییر کرده است . امیدوارم شما هم روز گار خوشی با فرزندانتان داشته باشید.