روش جدید گفتگو
کد داستان: ۹
با سلام
نوجوان ۱۵ ساله من حاضر نبود به خواسته من و مادرش رفتار کند. صحبتهایمان قالباً به مشاجره منتهی می شد و صداها بالا می رفت و می گفت شما نمی توانید مانع کار من شوید.
از او خواستم در مورد کاری که می خواهد بکند بیشتر فکر کند و حتی جوانب کار را بسنجد. وقتی مخالفت می کرد نتایج مثبت ومنفی کار را برایش توضیح می دادم و دلایل قوی خودم و مادرش را مطرح می کردم. باز می خواستم مدت کوتاهی فکر کند تا با آرامش بتواند تصمیم درست بگیرد. نیم ساعت بعد دوباره با هم صحبت می کردیم این بار او آرام شده بود و گاهی دلایل خود را برای دوست داشتن انجام کار مطرح می کرد که چند دلیل قانع کننده و محکم من می توانست نظرش را عوض کند. به نظرم مذاکره و آرامش در ارتباط با نوجوان بسیار کارساز تر از زورگویی و دادو بیداد است و برای من که خوب جواب داده است.