۴۵۱۴۰
شنیده ام صحبت های مسالمت آمیز و به دور از جنجال باید دارای ویژگی هایی همچون صریح گویی باشد. حال به عنوان مثال، دوستم با حالتی پرهیجان با من برخورد می کند و دوست دارد هیجان خود را برایم تعریف کند. من نیز برای اینکه در مقابل هیجان او سرد برخورد نکنم، با او همراهی می کنم و سعی می کنم هیجانش را درک کنم. در اینجا اگر فرض کنید هیجان او حاصل از ظلم به دیگری است، چگونه می توانم انتقاد خود را نسبت به حرکتش ابراز کنم تا او از رفتارم ناراحت نشده و به سمت پنهان کاری نرود؟ این در حالی است که عده ای معتقدند باید به صورت غیر مستقیم و طعنه آلود گفته شود و عده ای می گویند باید صادقانه و صریح مطرح شود. کدام راه صحیح است؟
فقط اعضای سایت میتوانند برای پرسش ها پاسخ ارسال کنند. اگر قبلا ثبت نام کرده اید ورود را بزنید و در غیر این صورت در سایت ثبت نام کنید.
دوست گرامی
مسلماً انسان به عنوان یک موجود اجتماعی همیشه درمعرض انتقاد دیگران قرارمی گیرد، پس تا زمانیکه با دیگران زندگی میکنید همواره یا درحال انتقاد کردن هستید و یا مورد انتقاد دیگران قرارمی گیرید. پس مساله اصلی انتقاد نیست چرا که اگر انتقاد کردن از دیگران یا مورد انتقاد دیگران قرار گرفتن را فرصتی برای بهتر شدن خودمان و بهتر ساختن دیگران در نظر بگیریم نه از انتقاد دیگران ناراحت می شویم و نه زمانیکه از آنها انتقاد به جا میکنیم نگران هستیم که آنها ازدستمان برنجند. به این ترتیب مساله نه خود انتقاد بلکه انتقاد به جا ازعملکرد نامناسب فرد دیگر و مواجهه صحیح با انتقاد است چراکه آسیب پذیری افراد در مقابل انتقاد متفاوت بوده و برخی نسبت به برخی دیگر آسیب پذیرترند پس چه کنیم که در عین حفظ روابط صمیمی با دیگران انتقاد کننده خوبی باشیم و باعث رنجش دیگران نشویم و درعین حال درمقابل رفتار و عملکردهای نامناسب واکنش درست داشته باشیم؟
راه حل این است که در درجه اول در رابطه با دیگران خودمان شخص یکرنگ و قابل اعتمادی باشیم تا دیگران بتوانند به ما اعتماد کنند یعنی بتوانند احساسات واقعی شان را درمورد مسائل مختلف ابراز کنند بدون اینکه از مورد قضاوت قرار گرفتن توسط ما بترسند و یا به قول شما به سمت پنهان کاری بروند. به عنوان مثال ممکن است دوست شما از اینکه توانسته با زیر پا گذاشتن حق دیگری کار خود را انجام دهد خوشحال است چون خود را فرد زرنگ و باکفایتی میداند و با هیجان زیاد این موضوع را برای شما تعریف می کند. دراین حالت اگر شما معتقد باشید که رسیدن به موفقیت به قیمت زیر پا گذاشتن حقوق دیگران غیراخلاقی است چنانچه در این مورد با دوستتان علیرغم میل باطنی تان همدردی کنید یعنی رفتارغیراخلاقی ایشان را تایید کرده و به اصطلاح همرنگ جماعت شده اید و این درحالیست که خود شما می دانید که اینکار اشتباه بوده است اما از طرف دیگر فکر می کنید که اگر از کار دوستتان انتقاد کنید و باعث رنجش او شوید ممکنست از طرف ایشان طرد شوید و این چیزی است که شما نمی خواهید اتفاق بیفتد. درچنین شرایطی به جای سازش با رفتارغیراخلاقی برای کسب تایید دوستتان می توانید با حالت کاملا حقیقت جویانه و بدون موضع تدافعی یا پرخاشگرانه به ایشان بگویید:” از اینکه تو را شاد می بینم خوشحالم اما آیا این کارباعث نمیشود که آسیب یا ضرری به دیگری وارد شود؟”. دقت داشته باشید که درچنین شرایطی لحن سوال بسیار مهم است. لحن سوال کننده نباید همراه با کنایه و تمسخر باشد بلکه سوال باید با نیت هشیارساختن فرد دیگر نسبت به عمل نامناسبش باشد چرا که اغلب اوقات افراد واقعا ازعواقب عملکردشان آگاه نیستند و شاید یک پرسش به جا و مناسب، تلنگری به هشیاری آنها وارد کند و آنها را به فکر کردن وادارکند. درچنین مواردی لازمست آنچه را درست می دانید انجام دهید نه آنچه را که فکر میکنید دیگران را خوشحال میکند چراکه به مرور زمان در اثر تکرار این عمل به شخصیتی تبدیل میشوید که وابسته به تایید دیگران است و فقط به خاطر رضایت دیگران زندگی میکند و نه به خاطرخودش. درچنین شرایطی به خودتان یادآوری کنید که قرارنیست هرسخن درست و حقیقتی را همه قبول کنند وبه هرحال همیشه زمانهایی هم هست که حتی سخن درست و حقیقی شما مورد قبول دیگران قرار نمی گیرد. وظیفه شما گوشزد کردن حرف و رفتارصحیح به دیگران با بیان و لحن محبت آمیز و خالی از انتقاد است وگرنه مسئولیت پذیرش یا عدم پذیرش این انتقاد برعهده شما نخواهد بود و بنابراین دلیلی هم برای رنجش و احساس گناه وجود نخواهد داشت. موفق باشید.