۴۵۱۸۲
دختر یازده ساله ای دارم که امسال وارد راهنمایی می شود. به تازگی وارد مسائل عاطفی شده است و قضیه رابطه دختر و پسر هم در مدرسه آنها زیاد است. چند موردی هم برای او پیدا شده است. من واقعاً نگران او هستم. دوستانش هم مداوم به او پیغام می دهند که فلان شخص می خواهد با تو دوست شود، یا برایش نامه می آورند. در خانه هم تلفن مان قطع شده و به خاطر همین مسئله وصلش نکردم. البته متوجه شدم که کارت تلفن خریده است تا بتواند با آنها تماس بگیرد که کارتش را هم برداشتم. من می دانم که دخترم از این روابط استقبال می کند. آیا راهی وجود دارد که جلوی او را برای این روابط بگیرم؟ آیا راهی که در پیش گرفته ام، درست است؟ آیا محدود کردنش درست است؟ به من می گوید شما خیلی مرا کنترل می کنید. فکر می کنم این حرف را می زند که دیگر کنترلش نکنم. مشاور مدرسه شان هم گفت که باید او را از دور کنترل کنید. نتیجه ی این کنترل کردن این شده که من می دانم این داستان ها برای دخترم به وجود آمده اما راه چاره اش را نمی دانم. لطفاً راهنمایی ام کنید.
فقط اعضای سایت میتوانند برای پرسش ها پاسخ ارسال کنند. اگر قبلا ثبت نام کرده اید ورود را بزنید و در غیر این صورت در سایت ثبت نام کنید.
پاسخ
دوست عزیز، مطالب زیادی در خصوص وضعیت دخترتان عنوان کرده اید ولی نگفته اید که به چه علتی او این رفتارها را انجام می دهد؟ و اینکه چرا از شما و پدرش دور شده است؟ ما شرح کاملی از نوع روابط، نحوه تربیت و شیوه هایی که به کار برده اید نداریم، پس لازم است به غیر از توضیحاتی که خدمتتان عرض می شود به صورت حضوری با یک کارشناس و مشاور صحبت کنید تا ریشه ی رفتارهای دخترتان مشخص شود.
ما در اینجا عواملی که باعث انحراف یک نوجوان و فراری بودن او از محیط منزل می شود و متاسفانه در خانواده ها هیچ توجهی به این مسئله نمی شود را در چند مورد خلاصه می کنیم.
عامل اول: ممکن است اعتماد به نفس و عزت نفس پایین فرد، او را به این روابط بکشاند.
خانواده ها فکر می کنند فقط باید لباس و خوراک فرزند خود را تامین کرده و زندگی مرفهی برای او درست کنند، در صورتیکه بچه ها نیازهای دیگری نیز دارند. خورد و خوراک جزء نیازهای فرعی آنهاست، آنها نیاز های انسانی مهم و سرنوشت ساز دیگری هم دارند که باید آنها را تامین کنید. در خانواده هایی که با بچه ها مثل نظام ارباب و رعیتی رفتار می شود و به نیازهای آنان توجه ندارند و اعتراض فرزندان را جدی نمی گیرند و ارتباطی یکسویه با آن ها دارند، عزت نفس فرزندان تقویت نمی شود و فرزندان از درون احساس ارزشمندی نمی کنند. بنابراین چون احساس
می کنند هیچ قدر و ارزشی ندارند به دنبال مکانهایی می گردند تا جلب توجه کنند و بتوانند در محیطی دیگر این حس ارزشمندی را ارضاء نمایند پس خودشان را درگیر روابط با پسران و جنس مخالف و یا رفت و آمد با دوستان نامناسب می کنند.
در روایت آمده است که مَن کَرُمَت عَلَیه نَفسَهُ هانَت عَلیه شَهواته: کسی که به ارزش خویش پی ببرد، شهوات در برابر او بی ارزش می شوند. پس اگر پی به ارزش های وجودی خویش برده و بداند که چه قیمت و قدری را دارد هیچ وقت خودش را درگیر روابط و کارهای بی ارزش نمی کند. معمولاً خانواده ها الگوهای صحیح رفتاری و مهارتهای زندگی را به فرزندان آموزش نمی دهند. مهارتهایی نظیر مهارت کنترل احساسات و جرأت ورزی. در این خانواده ها فرزندان و امیال آن ها سرکوب می شود. این افراد نمی توانند در روابط اجتماعی خودشان درست عمل کنند و کرامتشان را حفظ نمایند و جرأت نه گفتن ندارند. مسلماً چنین بچه هایی درگیر روابط غلط انحرافی می شوند و دیگر از دست خانواده ها هیچ کاری بر نمی آید.
عامل دومی که باعث درگیر شدن فرزند به ارتباط با جنس مخالف می شود تامین نشدن نیاز های عاطفی آنها است. بچه ها نیاز به توجه و درک متقابل دارند. اگر احساسات آن ها توسط والدین شناخته شود و والدین او را با شرایطی که دارد درک کنند و پاسخ مناسبی به نیازهای او بدهند کمتر دچار این روابط می شوند. وقتی پدر تا آخر شب سر کار است و مادر سرگرم آشپزی، کار منزل و یا کلاس های متعدد می شود و هیچ توجهی به فرزندش ندارد، فرزند احساس تنهایی می کند و برای ارضاء نیازهای متعددش به سراغ دوستان و هم کلاسی های و یا جنس مخالف می رود. او به دنبال موقعیت هایی برای صحبت کردن و محبت دیدن و عشق ورزی می رود پس به سادگی جذب پسرها می شود و به اولین کسی که به او بگوید دوستت دارم وابسته می شود.
عامل سوم بروز این روابط، بی اطلاعی فرزندان و به خصوص دختران از مسائل اجتماعی است. خانواده ها باید از سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی برای دختران خود اتفاقاتی که در جامعه رخ می دهد را شرح دهند. فرزندان باید بدانند که چه واکنشی نشان دهند و یا چه رفتاری هایی باید داشته باشند. این روابط باید برای او به صورت منطقی، محرمانه و شفاف بیان شود. غریزه جنسی، دوستی با جنس مخالف، ازدواج، روابط عاطفی، همه و همه باید به او گفته شود. اگر او چیزی از این مطالب را نداند به راحتی گول می خورد. نباید ساده لوحانه از کنار این مسائل گذشت. متاسفانه در خانواده ها خبری از این مسائل نیست. پدر و مادر فقط به خوراک و پوشاک فرزند توجه می کنند و به هیچ وجه در خصوص این مسائل با فرزند خود سخن نمی گویند.
عامل چهارم: کاهش سطخ رفتارهای ارزشی در خانوادهاست. وقتی توجه به نماز، قرآن، جلسات مذهبی، رفت و آمد با افراد مذهبی نداشته باشند و برنامه های ارزشی در خانواده پیاده نشود نمی توان از فرزندان توقع بروز رفتارهای ارزشی را داشت. وقتی فرزند می بیند مادرش هیچ تمایلی به نماز اول وقت ندارد، در جلسات مذهبی شرکت نمی کند در نتیجه او هم نه حجاب برایش مهم می شود و نه نماز. دوستان دخترتان، نحوه رفتار در خانواده یا محیط آموزشی نیز در کاهش این ارزش های معقول تاثیر گذار هستند. پس از خودتان شروع کنید. شما الگوی زنده و پویایی برای فرزند خود باشید.
عامل پنجم: برخوردهای نامناسب و خشن با فرزندان و الگوی رفتاری غلط با آنها باعث از بین رفتن حرمت ها می شود، مادری که حرمت فرزند خود را نگه نمی دارد نمی تواند توقع داشته باشد که فرزند با احترام با او برخورد کند و یا دست مادرش را ببوسد. پس هر طور که می خواهید با شما رفتار کند با او رفتار کنید.
اما راهکارهایی برای حل این معضل:
۱. نقش پدر در خانواده شما باید پررنگ تر شود. مادر سنگ صبور، گوش شنوا و فعال برای درد و دلهای فرزند است اما نباید رسماً وارد مسائل تربیتی او شود. دخالت شما در این مسائل کار را خراب تر می کند. پدر برای فرزند مظهر عظمت و بزرگی است. پدر باید اطلاعات و ارزش های خانواده را در اختیار بچه ها بگذارد و رابطه ای موازی و منطقی با فرزند برقرار نماید. نه اینکه نظام ارباب و رعیتی داشته باشند.
۲- احترام فرزندان خویش را حفظ کنید، عزت نفس آنها را بالا ببرید. حرفهای آنها را خوب بشنوید . اظهار نظرهای بجا و به موقع آن ها را بپذیرید. بدی های آنها را ندادیده بگیرید. تحقیرشان نکنید. اگر احترام و اعتماد به نفس آنها را بالا ببرید کم کم این مسائل رفع می شود. شما باید در خصوص مسائل دختران و زنان با او صحبت کنید و پدرش نیز در خصوص مسائل و مشکلات اجتماعی با او حرف بزند.
۳- شما باید همراه بقیه افراد خانواده مذاکره ی فعال داشته باشید. انتظارات و توقعات فرزندان را بشنوید و انتظارات و توقعات خود را مطرح کنید. بر روی این انتظارات توافق کنید. مذاکره فعال را حتماً جدی بگیرید. در این خصوص باز هم اگر نیاز به مشاوره داشتید با ما مرتبط شوید.