۴۵۱۶۶
با سلام و احترام
بنده شاغل در مرکز آموزشی هستم و گروهی اجتماعی تشکیل دادیم که یکی از اعضای گروه بعدا متوجه شدم که پزشک نمی باشد و از گروه خارجش کردم ایشان به من پیام دادند که چرا مرا بیرون آوردی من از مطالب گروه استفاده می کردم من دلم سوخت و دوباره ایشان را اضافه کردم ایشان در گروه نوشتند “ممنون که مهربانی” راستش خجالت کشیدم از اعضاء گروه، توی دلم گفتم الان اینها که همه هم من را میشناسند در مورد من چه فکری می کنند، فکر نکنند ببین این خانم با این آقا چه سر و سری داره. یا کدام پزشک است که با این خانم صمیمی است.
خلاصه سرتون رو درد نیارم ایشان مرتب در عکس پروفایل خود مطالب عاشقانه می گذاشتند من می دونستم که اینها را برای من می گذارد تا اینکه گروه ما پر از اعضاء شد و دیگر نمی توانستم فرد جدیدی را عضو کنم ایشان و چند نفر دیگر را حذف کردم تا بتوانم اسامی چند نفر دیگر را به دستور ریئس بخشمان اضافه کنم.
این آقا به من گفته بود که فارغ التحصیل سینما و تئاتر است و رییس بخشمان هم گفت فقط پزشکان در گروه باشند.
به ایشان پیام دادم که بنا به دستور رئیس بخشمان متاسفانه مجبوریم که شما را حذف نماییم. و ایشان هم گفت بسیار خوب، اما روز بعدش پیام می فرستاد معلوم بود آخرش استیکر هست من نخوانده پاک می کردم.
چند روز بعد دوباه پیام فرستاد باز هم نخوانده پاک کردم و بعد هم مسدودش کردم که نه اس ام اس بده نه واتساپ در این مدت بعضی اوقات از حالت مسدودی خارج می کردم که عکس پروفایل و نوشته هاشو بخونم باز هم عاشقانه و درد فراق و اینا بود.
استخاره کردم که از مسدودی درش بیارم خوب اومد. و اینکار رو کردم بعد پیام داد که منو دوباره اد کن جوابشو ندادم دوباره پیام داد خلاصه بهش گفتم و توضیح دادم که چرا حذفش کردم می خواست سر حرف رو باز کنه و درد دل کنه که قبول نکردم گفت مشکل ارولوژی داره می خواست مشکلش رو بگه که قبول نکردم به من بگه چون من نه پرستارم نه پزشک. بعد دوباره استیکر داد که من نخونده پاکش کردم.
و صبح که شد مسدودش کردم.
به نظر شما کار بنده به عنوان یک کارمند دولتی درست بوده یا خیر؟
آیا شیوه برخوردم اینکه مایل نیستم به چت کردن با نامحرم و گفتگوی بیخودی چون به زندگی و همسرم و بچه ام آسیب می رسه وقتم گرفته میشه.
می خواستم برخورد بهتر برای پایان رابطه را بدانم؟ آیا مسدود کردن شخص است یا توضیح دادن برای ایشان؟ چگونه باید به ایشان می فهماندم که مایل نیستم دوباره به بهانه های مختلف به من پیام بدهد. من آن شخص را ته دلم دوست داشتم اما هیچوقت ابراز نکردم. هیچ وقت پی نبرد و بابت پیام های عاشقانه پروفایلش ناراحت بودم که درباره من چه فکری میکنه فکر میکنه که اینها رو می زاره آیا در صدد فریب دادن منه؟
– حالا هم که مسدود هست عکس پروفایل صورت یه لاک پشته با این مضمون: این بزرگوار آقای جاناتان هست و الان ۱۸۹ سالشه و راز عمر طولانی اش هم اینه که سرش تو لاک خودشه! اینو استوری کن شاید کسایی که سرشون رو کردن تو زندگیت ببیننو بیخیال بشن
فقط اعضای سایت میتوانند برای پرسش ها پاسخ ارسال کنند. اگر قبلا ثبت نام کرده اید ورود را بزنید و در غیر این صورت در سایت ثبت نام کنید.
با سلام و عرض احترام خدمت شما خواهر محترم
در خصوص مساله ای که مطرح کرده اید به چند نکته اشاره می کنم:
یک: توصیفات شما به خوبی نشان می دهد که انسانی اخلاقی، متدین و هوشیار هستید و تلاش می کنید که در موقعیت های اجتماعی با عقلانیت و احساس مسوولیت پذیری رفتار کنید، اما از سوی دیگر فردی احساسی هم هستید. در حال حاضر درگیر یک تعارض سخت و آزاردهنده میان عقل و احساس شده اید. از یک طرف کاملا متوجه اید که این آقا نیت های خاصی دارد و به دنبال منفعل کردن و به دام انداختن دل شما است و از سوی دیگر تعهد و مسوولیت پذیری اخلاقی و دینی شما در برابر خدا، خودتان و خانواده اجازه رها کردن خودتان را نمی دهد. از یک سو انگار به او دلبسته شده اید و از سوی دیگر به خود نهیب می زنید که داری چکار می کنی؟ تو همسر داری! فرزند داری! دین داری! تعهد داری! … یعنی میان احساس ها و تصویرهای متضاد گیر افتاده اید.
دو: رفتار شما تا الان تقریبا قابل قبول است و نسبت به عکس العمل های افراد در شرایط این چنینی خوب عمل کرده اید. اما عملکرد کاملی نیست و علائمی از اسیب پذیری در رفتار شما مشاهده می شود. این فرد نامعلوم تلاش می کند با پیام ها، استیکرها، عکس پروفایل و غیره شما را منفعل کرده و تاب آوری احساسی شما را بشکند. اگر به شما صریحا می گفت من میخواهم با شما رابطه برقرار کنم، شما هرگز قبول نمی کردید و حتی ممکن بود با قاطعیت و خشونت با او برخورد کنید اما او از شیوه بسیار شیطنت امیزی استفاده می کند. او مثل یک شکارچی صبور برای شما دانه می ریزد تا شما را به خودش وابسته کند و متاسفانه شما در بازی پلید او وارد شده اید.
سه: خود شما توجه دارید که کم کم در حال آسیب پذیر شدن هستید و لازم است از این موصوع به صورت قاطع و جدی جلوگیری کنید وگرنه این سرمایه ابرو، موقعیت اجتماعی، خانواده، شعل و شخصیت اخلاقی تان از بین می رود. چون از دو حال خارج نیست. یا این فرد بیمار شخصیتی است و صرفا می خواهد شما را مجدوب خود کند و به محض دلدادگی شما را رهایتان می کند و یا به دنبال اهداف جنسی است و می خواهد از شما سواستفاده کند. در هر دو صورت خطر در کمین شما است و لازم است روش بهتر و موثرتری را در پیش بگیرید. این روابط کم ترین آسیبش این است که شما را در احساس پاک و تعهد زناشویی به همسرتان دچار تردید، اضطراب و بی میلی کرده و سطح انتطارات شما را تا حد بسیار بالا و متوهمانه ای افزایش می دهد و اگر به خود نجنبید، زندگی شما را گرفتار سردی، تضاد و تنش های بی حاصل و نامفهوم می کند.
چهار: و اما روش: قدم اول قطع ارتباط بدون هرگونه توضیحی است، چراکه شما اصلا وارد رابطه عملی نشده اید و نباید با توصیح دادن، خودتان را در معرض اتهام قرار دهید. قدم دوم، حذف شماره و همه مسیرهای دسترسی به آن آقا است. و نوشتن جدول زیانهای ادامه ی شرایط کنونی و مرور مکرر زیان ها. قدم سوم درگیر کردن شدید خودتان در رابطه عاطفی با همسر و فرزندتان و تلاش برای بهبود و متنوع سازی رابطه عاطفی _ جنسی با همسر (آنچه آن اقا از روی غرض پلید ارائه می کرد از همسرتان بخواهید برای شما ایجاد کند) قدم چهارم، در صورتی که قطع ارتباط کامل، شما را دچار اضطراب و دلشوره می کند، حتما با یک مشاور امین گفتگو کنید. گاهی برای از بین بردن این حالتها حتی نیاز است موضوع را به صورت سربسته به همسرتان بگویید ( البته اگر اطمینان دارید درک مطلوب و خودمهارگری دارد و زمینه بدبینی ندارد) تا احساس گناه و خیانت از بین برود و ایشان هم توجه بیشتری به شما بکند و شما در سایه حمایت ایشان آرامش یابید. قدم پنجم، اگر آن آقا به صورت هایی در صدد اغوای شما بر آمد آن وقت می توانید محکم بگویید که لطفا پی کارتان بروید وگرنه موضوع را با همسرم مطرح کرده و از پلیس کمک خواهم گرفت.
موفق و سربلند باشید